عمران علیزاده در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار سرویس سیاسی ۸دی نیوز با اشاره به  افنجار بمب در کنار سفارت ایران در لبنان اظهار کرد: بررسی این مسئله دارای ابعاد مختلفی می باشد .

دو فاکتوری که این روزها روی آن بحث می شود، یکی در مورد تأثیرگذاری این اقدام بر روی مذاکرات هسته ای در ژنو می باشد و دیگری مسئله نفوذ سیاسی کشور فرانسه در لبنان و همگامی با مواضع اخیر این کشور در مقابل برنامه هسته ایران بوده است.

 تهدیدات متقارن و تهدیدات نامتقارن

علیزاده دکترای جغرافیای سیاسی گفت : از سال ۱۹۹۷ اصطلاح تهدیدات متقارن و تهدیدات نامتقارن وارد ادبیات مباحث امنیتی و نظامی شده است و در گزارش چهارسالانه دفاعی آمریکا در سال ۱۹۹۷ اولین بار این اصطلاح مورد استفاده قرار گرفت و بعد از آن هم دانشگاه پدافند ملی ایالات متحده در برآورد استراتژیک سال ۱۹۹۸ خود این موضوع را به صورت کامل مورد بحث و نظر قرار داد.

وی افزود: تهدیدات نامتقارن و متقارن اساسشان این می باشد که قدرت های ضعیف تر در مقابل یک قدرت قوی، اگر بخواهند به اهداف مرجع قدرت قوی حمله نمایند، احتمال پاسخ نظامی برای آن ها متصور می باشد، به همین خاطر به اهداف غیر مرجع آن قدرت قوی حمله می کنند تا قدرت بالاتر پاسخ نظامی را به خاطر تبعات زیادی که دارد بی ارزش قلمداد نماید، آنها با این کار به هدف استراتژیک بزرگی دست پیدا می کنند.

این استاد علوم سیاسی برای درک بهتر این استراتژی در تشریح مثالی عنوان داشت: در سال ۱۹۸۵ عملاً ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی کشور لبنان را مورد اشغال نظامی خود قرار داده بودند و در این کشور پایگاه های نظامی خود را مستقر کرده بودند.

حزب الله که در آن زمان به عنوان یک قدرت نوظهور در لبنان به حساب می آمد تصمیم به انجام یک جنگ نامتقارن علیه ایالات متحده آمریکا می گیرد و در همین راستا اقدام به انفجار مقر تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت می کند، ایالات متحده آمریکا در واکنش به این مسئله نتوانست پاسخ نظامی به لبنان یا حامیانش بدهد و همچنین نتوانست پاسخ درخور شأنی برایش پیدا کند، بنابراین قضیه را بدون پاسخ نگه داشت.

در پی این اقدام هدف نهایی حزب الله که همان خارج شدن آمریکا از لبنان بود به تحقق پیوست. استنباط من این است که در جنگ های نامتقارن در صورتی که با شناسایی اهداف حرکتی صحیح به انجام برسد، احتمال پیروزی برای قدرت های کوچک تر وجود خواهد داشت.

همانطور که ایالات متحده آمریکا ایران را تهدید به جنگ متقارن یعنی همان جنگ نظامی می کند، دست نشانده های ایالات متحده در منطقه به دنبال ایجاد جنگ نامتقارن علیه ایران می باشند.

این تحلیل گر سیاسی گفت: امروز ایران با همه محاسبات یک قدرت بسیار بزرگ منطقه ای می باشد، بنابراین همانطور که ایالات متحده آمریکا ایران را تهدید به جنگ متقارن یعنی همان جنگ نظامی می کند، دست نشانده های ایالات متحده در منطقه به دنبال ایجاد جنگ نامتقارن علیه ایران می باشند.

وی در تشریح مثالی دیگر بیان داشت: این استراتژی در سال های گذشته در ارتباط با سوریه نیز مورد امتحان قرار گرفت، در آن زمان سوریه یک قدرت بسیار پرنفوذ در لبنان به حساب می آمد و حتی پایگاه های نظامی متعددی در لبنان داشت، ترور رفیق حریری در آن زمان یکی از تبعاتش خروج سوریه از لبنان بود، و این کار باعث شد که خط دفاعی سوریه که از کشور لبنان بود نهایتا به خود سوریه منتهی شود، و امروز شما می بینید که تبعات خروج نظامی سوریه از لبنان این است که جنگ داخلی و جنگ نظامی در فضای سیاسی سوریه در حال اتفاق افتادن می باشد.

این کارشناس سیاسی اذعان داشت: احساس ما این است که عین این استراتژی در روزهای گذشته برای ایران در حال کیلد خوردن می باشد، و انفجار سفارت ایران در لبنان در همین راستا بوده است، زیرا آن ها احساس می کنند به دلیل اینکه این مسئله هدف مرجعی برای ایران به حساب نمی آید، ایران نمی تواند پاسخ نظامی به این قضیه بدهد.

آن ها به دنبال این خواهند بود که با این کارها ایران نفوذ سنتی خود را در لبه ی شرقی مدیترانه که لبنان هم یکی از پایگاه های آن است از دست بدهد

علیزاده گفت: آن ها به دنبال این خواهند بود که با این کارها ایران نفوذ سنتی خود را در لبه ی شرقی مدیترانه که لبنان هم یکی از پایگاه های آن است از دست بدهد.

وی در پایان اظهار داشت: نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه فرهنگی می باشد و به هیچ عنوان به نفوذ نظامی در منطقه نیاز نخواهد داشت، بنابراین این نظریه از جانب آن ها کاملا اشتباه خواهد بود، زیرا ایران می تواند تمام اهداف خود به صورت فرهنگی در منطقه دنبال نماید و ما اعتقادمان این است که در این نبرد نامتقارن که آن ها شروع کرده اند، به هیچ عنوان موفق به پیروزی نخواهند شد.