به گزارش ۸دی، فرصتی دست داد تا بتوانیم دقایقی را به گفتگو با سردار سید علی آقازاده، فرمانده اسبق سپاه پاسداران استان گیلان، فرمانده اسبق نیروی انتظامی استان گیلان، نماینده مردم شهرستان رشت در مجلس هشتم و همچنین از چهره های تاثیر گذار جریان اصولگرایی استان گیلان بپردازیم.

هرچند که سوالات در ذهن ما بی شمار بود و علیرغم مهربانی و لطف سردار آقازاده وقت برای پرسیدن تمام سوالاتمان نداشتیم اما آنچه که در قسمت زیر مشاهده می فرماید ماحصل صحبت ها و سوالات ما بود که به گونه ای احساس می شد که می تواند سوال بسیاری از علاقمندان به جریان اصولگرایی و همچنین شخص ایشان باشد:

عرض سلام دارم خدمت شما و از اینکه وقت شریفتان را در اختیار ما گذاشتید ممنونم و انشا الله بحث خوبی داشته باشیم که مفید فایده باشد برای جامعه استان گیلان. به عنوان اولین سوال می خواهم این پرسش را مطرح کنم که دراذهان خیلی از جوانان اصولگرا مخصوصا هم نسلی های ما یک دغدغه ای شکل گرفته و آن هم این است که چرا با وجود پتانسیل بسیار بالایی که جبهه ی اصولگرایی در داخل استان گیلان دارد هم از لحاظ مهره و هم از لحاظ کثرت،  اما چرا هیچوقت نتوانسته جایگاه حقیقی خودش را در مناسب سیاسی حساس استان پیدا کند؟ احساس می کنید نقطه ضعف کجاست ؟ چگونه می شود آن را درمان کرد و راه علاجی برایش پیدا کرد ؟

بنده هم متقابلا عرض سلام و ادب دارم خدمت شما دوستان خوب و عزیز و فرهنگی ، نکته بسیار خوبی را شما فرمودید به هر حال ما بایستی مدام نقاط مثبت و منفی حرکت های اجتماعی فرهنگی سیاسی را مورد تجزیه و تحلیل  و مورد بررسی قرار دهیم و به اصطلاح  اساس فرهنگ اسلامی ما این است که ما در جهت تقویت فرهنگ  اسلامی گام بر داریم که آن هم در جهت تقویت حاکمیت جمهوری اسلامی است که باید اساس راهبرد مجموعه افراد  و آحاد اجتماع باشد. از جمله مسئولیت  نیروی ارزشی و نیروهای فعال اجتماعی حرکت در این مسیر است که از اولویت بسیار بالایی هم برخوردار است. ما در طول سال های بعد از پیروزی انقلاب  فراز و نشیب هایی داشتیم و داریم. البته این اختصاص به استان گیلان ندارد بلکه در مجموعه نظام اینگونه بوده است.  به هر حال نظام ما یک نظام  نوپاست. تجربه ای که ما از یک حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی  امروز در جامعه داریم به حدود سی و پنچ شش سال انقلاب اسلامی بر می گردد و بر همین اساس است که ما هنوز به یک جمع بندی فکری فرهنگی سیاسی  واقتصادی  دست پیدا نکردیم که آنها به عنوان الگو های اجتماعی آینده ما باشند. اما در همین میدان فراز و نشیب و به اصطلاح آزمون خطا مسیر رشد و تکامل حضور اجتماعی  وفعالیت اجتماعی را پیدا کردیم، حضور مردم ما در عرصه های انقلاب در عرصه های تعیین سرنوشت در مقابل تهدید داخلی و خارجی. این ها نشان از حرکت  به سمت  نهادینگی حاکمیت سیاسی و رشد وبلوغ  فکری و فرهنگی مردم ما است، حالا ممکن است که در این میان ما به شکل منطقه ای یا موضعی یا مصداقی، فراز و نشیب های پیروزی و شکست داشته باشیم  اما همین که مردم ما جامعه ما به دلیل آن فرهنگ غنی  اسلامی و به لحاظ دین باوری به حدی از رشد رسیدند که می توانند سرنوشت  خودشان را تعیین کنند  علی رغم همه مشکلاتی که امروز ما در مبانی فکری ، فرهنگی و سیاسی جهانی و منطقه ای داریم بسیار قابل توجه است. اما آنچه که خاص استان گیلان است ، ما هم به هر حال در استان گیلان نیروهای خوبی داریم  و نه در خیلی از مقاطع بلکه عموما حضور نیروهای ارزشی ما در استان بسیارتعیین کننده بوده است  و با توجه به  جبهه بندی های متعارف یا معمول که در جامعه ما وجود دارد ممکن است بعضی از این مدیریت ها دست به دست  شده باشد اما عموما مبانی ما به لطف خدا ثابت مانده است و اگر هم جایی مورد تعرض قرار گرفته با عکس العمل موثر نیروهای ارزشی مواجه بوده است. این جور نیست که حاکمیت مطلق یا احیانا قدرت اصلی به دست نیرو های دگراندیش ثابت مانده باشد بلکه اگر هم ما نیروهای منحرف داشتیم این ها آمدند و مناصبی را تصرف کردند به محض انحراف با عکس العمل نیروهای ارزشی و بازدارندگی کامل مواجه شدند. این به هر حال شرایطی بود که ما در استان گیلان داریم. اما خب به هر حال انتخابات هایی را پشت سر گذاشتیم بالاخذ در سال های اخیر بعضی غفلت ها واقعا باعث شد که ما شاهد شکست های مقطعی باشیم و یا نتوانستیم به یک پیروزی کامل برسیم.  بالاخره استان به لحاظ مبانی فکری سیاسی شرایط خاصی را دارد اینجا گروه های منفعت طلب و گروه های نفوذی و فرصت طلب معمولا تلاش می کنند که بین نیروهای ارزشی و اصطلاحاً آحاد جامعه رخنه کنند  و در روند فکری فرهنگی استانمان اختلال ایجاد کنند. ضمن اینکه ما تاکید می کنیم که بایستی بعضی از ناکامی های گذشته  و به نوعی عدم پیروزی  های گذشته  و عدم موفقیت ها برای ما درس باشد. مثلا انتخابات ریاست جمهوری گذشته بایستی برای ما درس باشد که واقعا جامعه ما چوب عدم اتحاد و تفرقه دوستان نخبه را خورد. خب ما دیدیم که واقعا در انتخابات ریاست جمهوری گذشته تدبیر خوبی انجام نشد و نتیجه چیز دیگر شد یا در انتخابات شوراهای اسلامی گذشته  به همین شکل. ما نتوانستیم واقعا به یک جمع بندی برسیم. این هم  بر میگردد به ظرفیت مدیریتی ،توان مدیریتی ، تدبیر و قدرت ایجاد انسجام در بین نیروهای ارزشی و نیروهای اصولی  که متاسفانه ما این فقدان را در این سال های اخیر در مورد مشکلات ما در کلان مدیریت فرهنگی سیاسی استان داشتیم. خب بایستی ما این را جبران کنیم حالا انتخابات مجلس گذشته را دیگر همه می دانیم چطور بود. در انتخابات مجلس آینده که آقایان بسیار برنامه دارند که بتوانند مجلس را به نوعی قبضه کنند  یا همسو کنند با خودشان، و خب به دنبال ساختارهای انتخاباتی هستند مثل شوراها مثل مجلس  مثل انتخابات ریاست جمهوری و خبرگان ، در اینجا نقش نیروهای ارزشی ایجاب می کند و به مصلحت است اولا مدیریت فعال داشته باشند تا بتوانند طراحی و تدبیر درستی را داشته باشند. ائتلاف و نزدیکی و تحمل یکدیگر توسط نیروهای مومن و متدین از بدیهیات این عرصه هاست که خب اگر واقعا این ها بتوانند اینگونه باشند باید مواظب تفرقه افکنان باشند که ایجاد تفرقه نکنند. به خصوص نیروهای منفعت طلب سیاسی که ما در استان معمولا داریم. بنابراین اگر ما بخواهیم این اصول واین ساز وکارها را  رعایت بکنیم قطعا در انتخابات پیش روی مجلس به نتیجه خواهیم رسید. البته حالا نمی گویم  حتما به دنبال این باشیم که در هر انتخاباتی که هستیم آن کسی که کاندیدای ماست صد در صد آن رای بیاورد بلکه واقعا آن وحدت که اصل نیروهای ارزشی است آن وحدت کامل خواهد شد و هرچه حضور نیروهای ارزشی در جامعه بیشتر باشد  می تواند بسیار مبارک و به نفع آینده انقلاب باشد انشا الله.

آیا به نظر شما مکانیزمی که دیگر جریان ها  دارند را در دل اصول گرایان می توان طراحی کرد برای اینکه به وحدت برسند یا اصلا این وحدت قابل حصول است ؟

عرضم به حضور شما حالا به هر حال این گونه نیست که البته چون مثلا یک شورایی یا یک جمعیتی در هر جبهه ای ایجاد شود این دیگر بیانگر همه فعالیت ها و پیروزی قطعی در صحنه هایی است که در پیش داریم. خیلی از این تشکل هایی که ایجاد می شود البته چیز بدی نیست  و در هر جبهه ای ایجاد شود، جبهه ی اصولگرایی یا اصلاح طلبی چیز بدی نیست بالاخره یکی از شرط پیروزی در عرصه انتخابات تشکل سازی است. امروز ما جبهه اصلاح طلبی را تقریبا در اوج ضعف می بینیم و قدرت تشکیلاتی ندارند و از یک فقدان هویت برخوردارند. به دلیل فراز و نشیب هایی که در طول انقلاب داشتند به خصوص تاریخ تشکیل خودشان، حوادثی که در سال  های اخیر اتفاق افتاد نشان از فقدان هویت روشن این گروه دارد بالاخص هویت انقلابی در خیلی از این  آقایان به خصوص نیروهای تعیین کننده و بالاخص نیروهای افراطی شان غیر قابل مشاهده است. ضمن اینکه البته نیروهای مومن و متدین هم در بین اینها وجود دارد. اما از آن طرف هم این طور نیست که نیروهای ارزشی هم کاملا پراکنده باشند خب این ها هم تدابیری دارند تشکل های وحدت آفرین دارند تشکل های متعدد دارند و دارای مبانی و اصول مشترکی هستند.

نیروهای ارزشی ارتباط بسیار خوبی با همدیگر دارند. خاصیت حاکمیت گروه ها معمولا در هر جای دنیا این است که بعضی ها به غفلت بر می خورند و با غفلت مواجه می شوند. نیرو های ارزشی هم بالاخره با هم منسجم هستند علی رغم پراکنشی که در کاندیدا های ریاست جمهوری در انتخابات گذشته بود که واقعا می توانست خیلی به ضرر جبهه ارزشی تمام شود اما چیزی نزدیک به نیمی از رای جامعه را بدست آوردند در مقابل کاندیدایی که در جبهه مقابل بود. خب الان الحمدلله ما حضور متشکل نیروهای ارزشی را در جامعه شاهد هستیم و الحمدلله  یک وحدت رویه خوبی بین نیروها ایجاد شده است. البته ممکن است که اختلاف نظرهایی در جبهه ی ارزشی در استان وجود داشته باشد.  ما احساس می کنیم که مسیر خوبی را داریم پیش می رویم و در انتخابات آینده هم نیروهای اصولگرا به وحدت نظر خوبی انشا الله دست  پیدا خواهند کرد. ما الان مشکل خاصی در جبهه اصولگرایی نداریم  بسیار نظرات نزدیک و مشترکی را در نیروهای موثر در لیدر های جبهه اصولگرایی شاهد هستیم که انشا الله بسیار پیشرفته تر و بهتر از گروه های مقابل است.

وضعیت سیاسی فرهنگی اقتصادی استان گیلان را چطور تحلیل می کنید در عرصه انتخابات و اگر کسی بخواهد به عنوان کاندیدا ورود کند به انتخابات در این چند عرصه ای که خدمت شما عرض کردم روی چه نقاطی باید تاکید بیشتری داشته باشد؟برای اطلاع چه چیزهایی باید برنامه داشته باشد و تلاش مضاعفی کند؟

خدمت شما عرض شود به هرحالا این گونه هم نیست که ما هیچ مشکلی نداشته باشیم ، ولی تلاش همه ما این باید باشد و هست که عواملی که در تضعیف مبانی و گفتمان و حرکت نیروهای ارزشی حالا هرکس که می خواهد باشد، از هر گروهی که می خواهد باشد آن موانع را بر طرف کنیم. یعنی به نوعی هدایت گری باشد و اگر موانع هم وجود داشته باشد در جبهه ی خودی، ما می توانیم آن موانع را با کیاست نیروهای ارزشی دور بزنیم و خنثی کنیم. شما مستحضرید به لحاظ شرایط خاصی که الان در آن قرار داریم، مدیریت دست کسانی است که به هر حال علی الظاهر به عنوان جبهه اعتدال یک ائتلاف کردند. اما یک ائتلاف و ادغام معنی داری بین اصلاح طلبی و اعتدال وجود دارد. خب ما بایستی کارایی و نقش نیروهای  سیاسی ما را افزایش  بدهیم و به نوعی همه نیروها را تدبیر و مدیریت بکنیم  که بتوانیم در این شرایط که شرایط بسیار مهمی است هم تحلیل درستی داشته باشیم هم شناخت خوبی داشته باشیم و با این شناخت باید به نحوی مدیریت بکنیم که اگر چنانچه ضعف هایی داریم در جبهه خودی  که قطعا وجود دارد بتوانیم نقاط مثبت را تقویت بکنیم و با مجموعه جامعه با مشارکت حداکثری و با حضور نیرو های ارزشی مومن متدین بتوانیم به سمت نتیجه های مطلوب  پیش برویم انشا الله.

به هر حال شرایط استان گیلان و حتی کشور را شما مستحضرید منتها شرایط خاص فرهنگی سیاسی اقتصادی استان گیلان را با همه حضوری که دارد  بالاخره ما بایستی امروز بسیار با حساسیت حضور داشته باشیم . البته در سطح کلان امروز تحولات و مشکلات منظقه را و مشکلات جهانی را باید ببینیم . حرکتی که الان جهان میخواهد به سمت تقابل پیش برود . اینها را باید در نظر بگیریم . به هر حال حضور تک تک آحاد جامعه ما امروز میتواند بسیار پیام داشته باشد  وتعیین کننده باشد در خصوص بخش نخبگان بسیار مهم است و استان گیلان واقعا از یک ویژگی هایی برخوردار است

ما باید بسیار تلاش کنیم بنیه ی فرهنگی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی استان گیلان را تقویت کنیم. ضمن اینکه این موارد با حضور شایستگان و نیروهای توانمند واقعا تحقق پیدا کند یعنی ضلع چهارم توسعه ای منطقه ای مثل گیلان نقش نیروهای ارزشی و توانمند ماست و به لحاظ مدیریت باید این را جزو راهبرد محوری خودمان قرار دهیم در عین حال تحقیقی هم اجمالا از وضعیت اقتصادی اجتماعی  و فرهنگی استان داشته باشیم قطعا ما انتقادات متعددی داریم به این عرصه ها و این ها را در شان جامعه گیلانی و کشور ما و نیروی ارزشی نمی دانیم  به هر حال در بحث اقتصادی ما باید بیشتر تلاش کنیم. بحث اشتغال و معیشت مردم بحث های زیست محیطی که در استان گیلان  داریم و بحث فرهنگی نیاز به انسجام و محتوا سازی دارد نیاز به اخلاق و گفتمان و مفاهیم  روابط اجتماعی دارد نیاز به مدیریت فرهنگی دارد، اینها را ما بایستی حساس باشیم چون از امهات معضلاتی است که ما در استان گیلان داریم و مسئله مدیریتی هم چیزی است که ما همیشه از آن در استان گیلان رنج بردیم. واقعا باید تلاش کنیم که نیروهای با انگیزه و توانمند و نیروهای شایسته را در عرصه های مدیریتی بکارگیری کنیم تا بتواند از ظرفیت ها و منابع موجود خوب استفاده بکند. ما منابع داریم اما بهره وری از این منابع به دلیل فقدان مدیریت توانمند ناکام می ماند و در پرده ابهام قرار دارد.

 به هر حال اینها را ما احساس می کنیم که باید کاربردی و عملیاتی و مدیریت کرد و اجرایی کردن آن کار بسیار سختی است خیلی از منافع و خیلی از زیاده خواهی ها شاید اجازه نمی دهد آنهایی که قصد خیر برای ورود به این عرصه را دارند بتوانند ورود کنند و احساس می کنند اینجا قلمرویی است انحصاری و در دست یک عده ای خاص. خب این کار خیلی سخت و مهمی است  انشا الله این زمینه را ما و بالاخذ رسانه های ما فراهم بکنند که ورود به این قلمروهای ممنوعه انشا الله تسهیل شود و ما بتوانیم این بدعت های زشت و بد را و به اصطلاح  عقب ماندگی ها را انشا الله بشکنیم.

ما باید ببینیم دولت به عنوان یک جناح  بی طرف وارد انتخابات می شوند اما می بینیم از شخص رییس جمهور گرفته تا بقیه، نشانه های خاصی را در طرف داری از تشکیل یک جریان تقریبا همسو با دولت برای مجلس آینده  از خود نشان می دهند و از طرفی نیز شاهدیم که فتنه گران و کسانی که باید پاسخگوی اظهارات خود باشند با بازتولید در این دولت به مناصب سیاسی رسیده و متاسفانه در جایگاه شاکی قرار گرفته اند. اوضاع دولت را شما چطور پیش بینی می کنید ؟ آیا  راهی که در پیش گرفته اند به نتیجه می رسد یا به نتیجه نمی رسد ؟

به هرحال دولت هایی که بعد از انقلاب سرکار آمدند هر کدام با یک شعار  سیاسی اقتصادی فرهنگی وارد عرصه شدند.  دولت فعلی هم همین شرایط را دارد و بالاخره به دنبال یکسان سازی همه ساختارهای نظام است که با آن  هماهنگ باشد  و کار خودش را بکند. منتهی این به چند دلیل با مانع مواجه است. اولا ما همانطور که شما فرمودید یک سری ناخالصی هایی را و به اصطلاح  غیرصادقانه  حضور داشتن یا فکر کردن در عرصه های فرهنگی اجتماعی شاهدیم که متاسفانه در دولت ما وجود دارد و عرض کردم ائتلاف و تلفیقی بین نیرهای افراطی و ناهنجار سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در دولت فعلی وجود دارد و در اصطلاح به نوعی به همدیگر وام دار هستند. اینها به دنبال این هستند که برای اهداف و برنامه هایی که امروز دولت در پیش دارد به طوری مجلس را هم تصرف بکنند. همان طوری که در ریاست جمهوری به دلیل غفلت صاحب موقعیت هایی هم شدند.

باید مراقب باشیم نظام به بلایی که در دوره ششم مجلس شورای اسلامی مبتلا شد به آن بلا دچار نشود و جامعه ما بتوانند با حضور نیروهای  توانمند شایسته ارزشی در مجلس و سایر ارگان ها به نوعی دولت و عملکرد سیاسی، فکری و اقتصادی آن را مدیریت بکنند که تعادلی در جامعه ایجاد شود و روند جامعه دچار خسارت هایی که غیر قابل پیش بینی است نشود. به هر حال دولت ها و به خصوص این دولت بسیار مشتاق است و عطش تصرف مجلس شورای اسلامی را هم دارد بایستی ما با حضور نیروهای ارزشی این عطش را کاهش بدهیم و خدای ناکرده  مجلس آینده  ما دچار وضع روزهای آسیب دیده ای که داشتیم مثلا در مجلس ششم نشود و حتی در عرصه اجرایی هم بتوانیم به نوعی حضور و مدیریت بکنیم که عرصه اجرایی، عرصه خدمتگزاری به مردم باشد و آن سازو کار و ساختار های باند بازی ،معامله گری، رانت خواری و ویژه خواری ها را بتوانیم کاهش دهیم و جلوی آن ها را بگیریم این وظیفه بسیار مهمی است که بر عهده نیروهای ارزشی است منتهی خب دولت امروز دنبال امیال خودش می گردد .

سوال آخر که جنبه اصلی بحث ما هم تقریبا در همین جاست با توجه به تقریبا گمانه زنی هایی که می شود و چهره های زیادی که حالا کاندیداهای احتمالی هستند و قصد حضور در انتخابات مجلس به ویژه  در حوزه ی انتخابی شهرستان رشت که تقریبا می شود گفت سرریز تمام جریان های سیاسی استان گیلان  در همین جا جمع می شود را دارند پیش بینی شما از اینکه آیا این جریان ها می توانند به وحدت برسند و تحت یک پرچم واحد بیایند داخل انتخابات  حضور پیدا کنند چیست؟ آیا باز هم شاهد پراکندگی آرا در جناح اصولگرا در داخل استان گیلان خواهیم بود ؟

البته ما الان یک سری علایم خوبی را در بین نیروهای ارزشی شاهد هستیم که دقیقا هم تحلیل درست از صحنه  دارند و هم شناخت درستی از نیروهای سیاسی و جبهه بندی های سیاسی خودی و طرف مقابل دارند. این می تواند یک بارقه امید خوبی باشد برای حضور خوب و موثر در انتخابات  پیش روی مجلس. تلاش هم دارد می شود که این نظریه  و این تحلیل تقویت شود و انسجام نیروهای ارزشی بیشتر شود. در جامعه و دوستان خیلی دلسوز و خوبی وارد میدان شده اند و دارند کار را انجام می دهند به نظر می رسد که انشا الله ما در انتخابات آینده یعنی مجلس بتوانیم با این حرکت انسجامی ایجاد شده است نتیجه مطلوب تری در انتخابات داشته باشیم.

یعنی به نظر شما این گونه است که مثلا به فلان کاندیدا  بگویند که آقا شما برای حفظ وحدت نیایید این تمکین از طرف مقابل صورت بگیرد ونیاید ؟

این هم یکی از توصیه هایی است که دارد انجام می شود و خب چندتا راهکار از چند مسیر ورود میشود که به کاندیداها توصیه میشود به صورت خاص  و محترمانه که اگر شرایط ایجاب کند به نفع دوستان خودشان کناره گیری کنند و راهکارهای دیگر انسجامی هم وجود دارد که بسیار خوب این کار در حال پیشروی است و این هم عموما بر دوش خود نیروهای اجتماعی و ارزشی و متعهدی است که ما امروز شاهد آن هستیم. این آمادگی هم  در بعضی دوستان وجود دارد و ما قطعا باید این را بپذیریم به لحاظ تعهد و شرایطی که وجود دارد اگر نیاز باشد برویم کنار تا زمینه برای بقیه دوستان فراهم شود یعنی ما باید تلاش کنیم نهایت وحدت و انسجام و کاستن از تعداد کاندیداها در انتخابات انجام بگیرد در عین حال نیروهای اجتماعی بایستی خودشان هم به نوعی همین ساز و کار را عملیاتی کنند. اگر چنانچه نفر اول به نتیجه مطلوب نرسد بالاخره آن نخبگی و بصیرت و آگاهی نیروهای اجتماعی باید آن گونه باشد که خودشان نقش تعیین کننده داشته باشد و گرنه این به نفع نیروهای ما نخواهد بود. البته این سازوکارها در حال تدوین و عمومی سازی است و انشا ا…  بتوانیم عملیاتی بکنیم .

لطف کردید. از حسن خلق شما و وقتی که در اختیار ما گذاشتید ممنونیم.

به هر حال بسیار ممنونم از لطف شما.