جریان «فتنه ی اکبر » و حربه ی نفوذ در انتخابات

در برهه ی حساس کنونی و با نزدیک شدن به دو انتخابات مهم مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی این جریان با مختصات گوناگون نقش آفرینی می کندکه در ادامه به تعدادی از آنها اشاره خواهد شد:

جریان «فتنه ی اکبر » و حربه ی نفوذ در انتخابات

به گزارش ۸دی، مرتضی مهریار در یادداشتی نوشت:

شاید کمتر کسی فکر میکرد که آشوب های سال ۸۸ که به درستی « فتنه » نام گرفت ، با چنان مشت محکمی توسط ملت ایران مواجه شود و به حماسه ای همانند « ۹دی » ختم گردد.

فتنه ؛ حرکتی که از انسجام کافی در داخل برخوردار نبود و تنها با تکیه بر روح تهییج و استفاده از فضای احساسیِ حاکم بر آن زمان ، البته در ادامه ی روند خود ، سعی در ریشه دوانیدن بود که ریشه ی آن با عزم مردم و به دست مردم قطع گردید و نقشه ی فتنه گران و پایه گزاران فتنه ، نقش بر آب شد.

اما حامیان همیشگی آن ، که از فضای غبار آلود همان زمان استفاده نموده و سعی در شبکه سازی و تجمیع هوادارانی دور خود بودند ، در زمان حاضر نیز مشغول به اموری هستند که همه ی این فعالیت ها از سر تطبیق نادرست شرایط کنونی انقلاب اسلامی با تاریخ اسلام ، بی بصیرتی در ارائه ی تحلیل از تاریخ اسلام ، خاطره گویی های ضد و نقیض از سالهای ابتدایی انقلاب و عدم ایمان داشتن به دیدگاه توحیدی انقلاب اسلامی ،که همه چیز را باید از خدا خواست و ما غیر از خدا کسی را نداریم ، می باشد.

« فتنه ی اکبر » ،سخت تر از فتنه ی قبل بوده و پیچیدگی های آن نیز به مراتب بیشتر خواهد بود ؛ که البته دو تعبیر متفاوت از صفت این فتنه (اکبر) می توان نمود که هر مخاطب با درک شخصی خود برداشت به خصوصی خواهد داشت.

جریان نفوذ که نقش آفرین اصلی ، بازیگر و نیز بازیگردان این فتنه می باشد ، سکّان انقلاب ( جایگاه ولایت فقیه) را مورد هجوم و حمله های بی شرمانه قرار داده و با دروغ و شایعه پراکنی و رواج شبهاتی بی پایه و اساس ، سعی در تضعیف این جایگاه در ذهن و قلب مردم دارد.

بررسی و تجربه نشان داده است که در بزنگاه های حیاتی و مقاطعی تاریخی که پای آبروی انقلاب و نظام اسلامی در میان است ، این جریان تجدید حیات نموده ، نفسی تازه یافته و درصدد وارد نمودن ضربه به پیکره ی انقلاب و خدشه دار کردن اصول والای آن ، قانون اساسی و جایگاه حیاتی آن بر می آیند.

در برهه ی حساس کنونی و با نزدیک شدن به دو انتخابات مهم مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی این جریان با مختصات گوناگون نقش آفرینی می کندکه در ادامه به تعدادی از آنها اشاره خواهد شد:

یکی از رایج ترین موضوعاتی که مورد اشاره ی این جریان قرار گرفته است ، حمله به نظارت استصوابی شورای نگهبان به عنوان امین ملت است؛ لازم به ذکر است که نظارت استصوابی شورای نگهبان جزئی از قانون اساسی است و برای اعتراض به و یا رد آن، باید مراحلی قانونی را پیمود ؛ حال آنکه این جریان که خود را قانون مدار و پایبند به آن می داند با حفظ پوسته ی قانون مداری و خالی بودن از روح و محتوای قانونمندی ، چنین هجمه هایی را به شورای نگهبان وارد می آورد و با کلیدواژه هایی همچون : « عدم اعتماد نظام به درک سیاسی مردم » ، « مردم، خود باید سرنوشت خود را تعیین کنند» و « ملت ، توان تمیز دادن میان حق و باطل را دارند » سعی در فریب افکار عمومی دارند.

مختصه ی دیگر ،شعارِ تشکیل مجلسی از نمایندگان ملت که افراطی نباشند و کمترین چالش را برای دولت ایجاد نماید ، حال آنکه به چالش کشیدن امور اشتباه دولت جزیی از وظایف نمایندگان است.

مطرح نمودن مسائلی چون شورایی شدن رهبری نیز یکی از این حربه هاست و بایدتوجه داشت که صرف مطرح نمودن این مسئله خیلی مورد بحث نیست اما اینکه اولاً توسط چه کسانی ، ثانیاً در چه برهه ای از تاریخ و ثالثاً در چه فضایی از چیدمان سیاسی کشور مطرح شود ، شایان توجه مضاعف است ؛ این حتمی است که بیان نمودن این مسئله در نزدیکی انتخابات خبرگان رهبری جز تضعیف جایگاه ولایت فقیه ، که اصلی از قانون اساسی کشور ماست ، هیچ دستاورد دیگری نخواهد داشت و این خود ضربه ای مهلک به نظام می باشد که متاسفانه بسیاری از طیف های سهل اندیش ، فضای مجلس خبرگان را نیز حزبی و سیاسی کرده اند و مطمئناً هزینه ی این جنبشها از جیب نظام برداشته خواهد شد.

اما باید دانست ، دو رکن مهم جهت استقلال رای و ثبات قدم در راه انقلاب وجود دارند که در این بزنگاه های تاریخی و فضای غبارآلود سپهر سیاسی کشور نیازِ همه ی لایه های جامعه ی اسلامی است: اول امید و اتکال به خداوند برای حفظ پایه های نظام اسلامی و دیگری بصیرت ، شناخت دوست و دشمن و تمیز دادن حیله از مودت هاست.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه