علمای منطقه درباره امام جماعت شاندرمن چه نوشته بودند؟ / امام جماعت شاندرمن حکم ندارد + سند

امام جماعت بدون حکم مسجد جامع شاندرمن در یک سخنرانی جنجالی از برکناری منتظری انتقاد و از سران فتنه سال ۸۸ حمایت کرد اما این اظهارات توسط مسئولان ارشد شهرستان محکوم نشده است.

علمای منطقه درباره امام جماعت شاندرمن چه نوشته بودند؟ / امام جماعت شاندرمن حکم ندارد + سند

به گزارش ۸دی به نقل از پایگاه خبری تحلیلی ماسال، سید شفیع شفیعی امام جماعت مسجد جامع شاندرمن هفته گذشته و در مراسم شهادت امام حسن عسگری (ع) ضمن دفاع از سران فتنه اظهار داشت: منتظری را کنار زدند، موسوی را کنار زدند، کروبی را کنار زدند، هاشمی را کنار زدند علی ماند و حوضش.

این اظهارات شفیعی علی رغم انتشار آن در رسانه های شهرستان توسط مسئولان منطقه محکوم نشد. امام جماعت شاندرمن که سالهاست بدون حکم مسئولیت، در این مسجد فعالیت می کند همچنین در این سخنرانی گفته بود: « سال ۶۲ یک عده از علما که اسم بردن از آنها جایز نیست برای من به دادگاه ویژه روحانیت نامه نوشتند مبنی بر اینکه ضد انقلاب نتوانست در جنگل ها به انقلاب ضربه ای بزند اما دست های پلیدی پیدا شده و سید شفیع شفیعی را لباس روحانیت پوشانده و می خواهند ریشه انقلاب را بخشکانند».

اما این فرد از کدام نامه علمای منطقه سخن گفته است. بررسی اسناد تاریخی منطقه نشان می دهد که در سال ۶۲ سه تن از علمای شاخص منطقه یعنی حجج اسلام مرحوم سید تقی صفوی، محمود شیرزاد و شیخ براتعلی شریفی طی نامه ای به حجت الاسلام والمسلمین یکتایی امام جمعه شهرستان هروآباد اردبیل از عدم صلاحیت شفیعی به پوشیدن لباس روحانیت نوشته بودند.

متن نامه ی علمای منطقه درباره سید شفیع شفیعی به شرح زیر است:

بسمه تعالی

نماینده محترم امام و امام جمعه شهرستان هروآباد، حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای حاج یکتایی ( دام …

پس از سلام، مدتی است از درک فیض حضور محترم محروم گشته و رجاء واثق داریم که خدمات عالیه حضرتعالی مقبول درگاه خداوند و مورد تأیید امام زمان عجل الله تعالی گردد و در صورت عنایت پروردگار مقدمات ……( احتمالاً زیارت) را مشتاقانه طالبیم.

ضمناً آقای سید شفیع شفیعی بعد از انقلاب، تالی تلو (یعنی جانشین) پدر نازنینش قرار گرفته و کمرِ همّت علیه روحانیت بسته است. با اینکه کراراً و در جلسات متعدد موضوع را بایشان تذکر دادیم سودی نبخشید . شنیده ایم اخیراً می خواهند لباس روحانیت بپوشند. البته یکی از ائمه جمعه باید ایشانرا تأیید نمایند. وظیفهء شرعیِ اینجانبان ایجاب می کند بسمع مبارک برسانیم که هیچگونه مشارٌ الیه ، صلاحیت به لباس روحانیت را ندارند.

سید تقی صفوی   امام جمعه ماسال          الاحقر محمود شیرزاد               شیخ براتعلی شریفی

نامه درباره سید شفیع شفیعی

متأسفانه این فرد به اصطلاح امام جماعت، تریبون مسجد را به تریبون دفاع از فتنه گران و آشوبگران فتنه سال ۸۸ تبدیل کرده است و اگر مسئولان با چنین افرادی برخورد مناسب را نداشته باشد مردم همیشه باید منتظر آشوب و فتنه جدید در کشور باشد. ضمن اینکه، با توجه به دفاع علنی شفیعی از سران فتنه و بیان اینکه «منتظری را کنار زدند» این انتظار از مسئولان منطقه و امام جمعه شهرستان ماسال وجود دارد که بصورت علنی از اظهارات این فرد تبری جویند و درباره ادامه فعالیت وی در مسجد جامع شاندرمن تجدیدنظر کنند.

پی نوشت:

**** نامه عزل حسینعلی منتظری از قائم مقامی رهبری انقلاب

زمان: ۶ فروردین ۱۳۶۸ / ۱۸ شعبان ۱۴۰۹
مکان: تهران، جماران
موضوع: «عدم صلاحیت برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی»
مخاطب: منتظری، حسینعلی

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای منتظری
با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم. مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مسئله مهدی هاشمیِ قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثلِ قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حالِ بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمدالله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود می‌دانید – که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خرابتر می‌کند – با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم دیگر خود دانید:
۱- سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
۲- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
۳- دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
۴- نامه‌ها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان – روحی له الفداء – و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.
والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. والله قسم، من با نخست وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم، من رأی به ریاست جمهوری بنی صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.
سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی دارم.
من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم.
من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تأثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هرچه هست اوست. والسلام.
یکشنبه ۶ / ۱ / ۶۸
روح الله الموسوی الخمینی

 

**** رهبر انقلاب: از عناصر فتنه به هیچ وجه استفاده نکنید:

از عناصری که نامطمئن بودنِ خودشان را اثبات کردند، مطلقاً استفاده نکنید؛ مطلقاً استفاده نکنید. بعضی‌ها هستند که نشان دادند و ثابت کردند که عناصر نامطمئنّی‌اند. برای چه کسی نامطمئنند؟ برای شخص حقیر؟ نه -من که خیلی راحتم در برخورد با این و آن؛ با همه‌جور آدمی میتوانم برخورد کنم؛ ارتباط‌گیری من خوب است؛ میتواند کسی با من هیچ مشکلی نداشته باشد، جز از لحاظ عقیده- بی‌اعتمادی خودشان را برای نظام ثابت کردند، برای کشور ثابت کردند، برای جمهوری اسلامی ثابت کردند؛ هم برای اسلامیّتش، هم برای جمهوریّتش. همین‌هایی که سال ۸۸ آن بازی را راه انداختند، خب اینها با جمهوریّت نظام جمهوری اسلامی مخالفت کردند، بدون هیچ منطقی، بدون هیچ حرف قابل قبول و پسندیده‌ی در مقابل آدمهای باانصاف. اینها نامطمئنند؛ من استفاده‌ی از اینها را مطلقاً توصیه نمیکنم، به‌هیچ‌وجه؛

رهبر انقلاب ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۴

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه