رهبری راه نقد منصفانه را سد نکرده‌اند

بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب مجموعه‌ای از چند‌جزء جدا از هم و بی‌ارتباط با یکدیگر نیست که کسانی بتوانند بخشی از آن را به دلخواه خود برجسته کرده و بخش‌های دیگر را نادیده بگیرند.

رهبری راه نقد منصفانه را سد نکرده‌اند

حسین شریعتمداری در شماره روز ۱۶ آبان روزنامه کیهان نوشت:

۱- برخلاف آنچه این روزها، برخی از جریانات سیاسی به غلط تصور و یا به عمد القاء می‌کنند، بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب که در دیدار اخیر و پرشور دانش‌آموزان و دانشجویان با ایشان ایراد شده بود، مجموعه‌ای از چند‌جزء جدا از هم و بی‌ارتباط با یکدیگر نیست که کسانی بتوانند و یا در پی آن باشند، بخشی از آن را به میل و دلخواه خود برجسته کرده و بخش‌های دیگر را که تفسیرکننده و توضیح‌دهنده بخش مورد نظر است، وانهاده و نادیده بگیرند. بیانات اخیر حضرت آقا مانند سایر رهنمودهای ایشان، یک مجموعه هماهنگ است که اجزاء آن با یکدیگر پیوندی ارگانیک دارند و هر جزء در کنار و در پیوست با سایر اجزاء قابل تعریف است. در مثل مناقشه نیست، از این روی به‌عنوان مثال- و فقط به‌عنوان مثال- و برای تقریب ذهن می‌توان به داستان معروف آن ژولیده دوره‌گرد اشاره کرد که از او پرسیدند؛ چرا نماز نمی‌خوانی؟ پاسخ داد؛ در کلام خدا آمده است «لا تقربوا الصلوه… به نماز نزدیک نشوید» گفتند اما، این آیه دنباله «و انتم سکاری… در حالی که مست هستید» هم دارد، یعنی در حال مستی نماز نخوانید. مدعی گفت؛ مگر بخش اول، دستور خدا نیست؟ چه گناهی دارم اگر به این دستور عمل کرده باشم؟! او را گفتند؛ این بخش از بخش دوم جدا نیست و اگر چنان کنی، نه فقط بخشی از فرمان خدا را بجای نیاورده‌ای، بلکه مصداق آنانی هستی که به بعضی از آیات ایمان آورده و به برخی دیگر کفر می‌ورزند- نومن ببعض و نکفر ببعض- و این، شیوه کافران و منافقان است.
۲- رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانات آن روز- ۱۲ آبان ماه- و به عنوان «یک تذکر مهم و لازم» فرمودند؛
«هیچ کس نباید این مجموعه مذاکره‌کنندگان ما را با مجموعه شامل آمریکا- همان شش دولت، به اصطلاح پنج بعلاوه یک- سازشکار بداند؛ این غلط است؛ اینها ماموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچه‌های خودمان هستند، بچه‌های انقلابند، یک ماموریتی را دارند انجام می‌دهند. کار سختی هم هست [که] بر عهده اینها است؛ دارند با تلاش فراوان آن کاری را که بر عهده آنها است انجام می‌دهند. بنابراین نباید ماموری را که مشغول یک کاری است و مسئول یک فرایندی است مورد تضعیف یا توهین یا بعضی از تعبیراتی که گاهی شنیده می‌شود- که اینها سازشکارند، و مانند اینها- قرار داد؛ نه، این حرف‌ها نیست.»
این تذکر «مهم» از آن روی «لازم» و ضروری بوده و هست که مجموعه مذاکره‌کنندگان کشورمان به گفته حضرت آقا که همه شواهد نیز گواه آن است؛ «ماموران دولت جمهوری اسلامی ایران» و «بچه‌های انقلاب» هستند و ماموریت «سخت» و «مهمی» را برعهده دارند و بدیهی است که اتهام «سازشکاری» به آنان، نه فقط «گناه» و جرمی نابخشودنی است بلکه دستکم ۳ پیامد خطرناک و پرآسیب نیز به دنبال خواهد داشت. اول؛ دلسردی تیم مذاکره‌کننده و پیدایش احتمالی این احساس در آنها که کسانی در داخل کشور اصرار دارند، تلاش و زحمات آنان را نادیده بگیرند و بدتر و خطرناکتر آن که مأموران اعزامی نظام به خط‌مقدم چالش با دشمن را غیرقابل اعتماد معرفی کنند! و دوم؛ این که دشمنان بیرونی و حریف به توهم «سازشکار»! بودن تیم مذاکره‌کننده کشورمان! مذاکرات را جدی نگرفته و به خیال موهوم خود، با وقت‌کشی در پی بهره‌کشی باشد! و سوم؛ پیدایش این توهم در حریف که مأموران اعزامی جمهوری اسلامی ایران، در چالش پیش‌روی، نماینده تمامی مردم و جریانات سیاسی درون نظام نیستند! و پیامدهای ناگوار دیگری که تلقی عدم انسجام داخلی، وجود حاکمیت دوگانه در کشور و ناهمراهی ملت در حمایت از تیم‌ مذاکره‌‌کننده و… از جمله آنهاست که اشاره به آن از محدوده این نوشته محدود بیرون است.
۳- و اما، بیانات اخیر حضرت آقا شامل بخش‌های فراوان دیگری هم بود که به هشدار و برشمردن «باید»ها و «نباید»ها در مذاکرات یاد شده با گروه کشورهای ۱+۵ اختصاص داشت و این هشدارها به وضوح حکایت از آن دارند که نه فقط راه نقد منصفانه و دلسوزانه در چرخه مذاکرات پیش‌روی بسته نیست، بلکه این نقدها اگر منصفانه و دلسوزانه و بیرون از غرض‌ورزی‌ها و قبیله‌گرایی‌های سیاسی باشد، می‌تواند تیم مذاکره‌کننده کشورمان را در مأموریتی که برعهده دارند، تقویت و پشتیبانی کند. ایشان در بخشی از سخنان آن روز خود می‌فرمایند؛
«هر کاری که به مصلحت کشور باشد و مسئولین کشور انجام بدهند، ما از آن کار حمایت می‌کنیم، کمکشان می‌کنیم، دعایشان هم می‌کنیم، لکن توصیه هم می‌کنیم، هم به آحاد مردم، هم بخصوص به شما جوان‌های عزیز که چشم و گوش‌ها را باز کنید. هر ملتی با آگاهی، با هوشیاری، با بیدار ماندن و به خواب نرفتن می‌تواند به اهداف والای خود دست پیدا کند.»
رهبر معظم انقلاب در این فراز از بیانات مهم و سرنوشت‌ساز خود تأکید می‌فرمایند «از هر کاری که به مصلحت کشور باشد و مسئولین کشور انجام بدهند، حمایت می‌کنیم». و این به معنای آن است که اولاً؛ علی‌رغم دلسوز و مورد اعتماد بودن مسئولان محترم، احتمال خطا در اقدامات آنان وجود دارد. ثانیاً؛ این خطاهای احتمالی نمی‌تواند مورد تأیید باشد و ثالثاً؛ از آحاد مردم می‌خواهند که با «چشم و گوش باز» و هوشیاری و بیداری به صحنه بنگرند. بنابراین به آسانی و بدون کمترین ابهامی می‌توان نتیجه گرفت به همان اندازه که «تخریب» و اتهاماتی نظیر «سازشکاری» به تیم مذاکره کننده کشورمان مذموم و ناپسند است، «هوشیاری و دقت» در این عرصه که نقد منصفانه و دلسوزانه ترجمان دیگر آن است، ضروری و حیاتی خواهد بود.
۴- نکته درخور توجه این که نسبت «سازشکاری» به مسئولان دلسوز و فرزندان اسلام و انقلاب، یک «اتهام» است و «مسئول سازشکار» قابل طرد است که باید از مسئولیت کنارگذارده شود. اما، مسئول دلسوز و فداکار در صورت خطا، «قابل نقد» است و این نقد اگر دلسوزانه و خیرخواهانه باشد، نقش تقویت کننده دارد و نه تضعیف کننده. و این نکته در جای‌جای بیانات روز ۱۲ آبان حضرت آقا به وضوح قابل دیدن است.
۵- رهبر معظم انقلاب در بیانات یاد شده، به چند نمونه از توهم‌پراکنی‌های دشمنان بیرونی و دامن زدن ساده‌لوحانه و یا غرض‌ورزانه همان توهمات از سوی برخی افراد و جریانات داخلی اشاره فرمودند. از جمله آن که؛
«یکی از ترفندها و خلاف‌گویی‌ها این است که این جور القا کنند به افکارعمومی مردم که اگر ما در قضیه هسته‌ای، تسلیم طرف مقابل شدیم، همه مشکلات اقتصادی و معیشتی و غیره حل خواهد شد؛ این را دارند تبلیغ می‌کنند. البته تبلیغاتچی‌های خارجی با شیوه‌های کاملا ماهرانه تبلیغاتی خط می‌دهند، در داخل هم بعضی از روی ساده‌لوحی و بدون اینکه نیت سوئی داشته باشند، بعضی هم واقعا از روی غرض‌ همین را دارند تبلیغ می‌کنند که اگر ما در این قضیه کوتاه آمدیم و تسلیم شدیم در مقابل طرف مقابل، همه مشکلات اقتصادی و مانند اینها حل خواهد شد؛ این خطا است.»
اکنون باید پرسید که آیا «ترفند» مورد اشاره نباید نقد شود تا «ساده‌لوحان» به خود آیند و آنان که به قول حضرت آقا «با غرض‌ورزی» به این توهم دامن می‌زنند مورد اعتراض قرار گیرند؟! در جریان سفر هیئت بلندپایه کشورمان به نیویورک، علاوه بر رسانه‌های بیرونی، بسیاری از روزنامه‌های زنجیره‌ای و سایت‌های وابسته به اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی، «کلید حل مشکلات اقتصادی» را تسلیم در برابر باج‌خواهی‌ها و زورگویی‌های حریف معرفی می‌کردند. آنها می‌دانستند که هیئت مذاکره‌کننده کشورمان تسلیم حریف نمی‌شود بنابراین نتیجه تبلیغات سوء آنان فقط این خواهد بود که مسئولان اعزامی بعد از بازگشت در افکار عمومی «ناتوان»! معرفی شوند. این عده همان‌هایی بوده و هستند که آشکارا در جلسات پنهان خود از دولت آقای روحانی با عنوان یک «پُل» برای رسیدن به مقصود خویش یاد می‌کنند. بدیهی است که روشنگری در این زمینه و هشدار به دولت محترم درباره ترفند این جماعت، نه فقط تضعیف نیست که دلسوزی و حمایت نیز هست.
۶- بعد از بازگشت هیئت مذاکره‌کننده کشورمان از سفر نیویورک، حضرت‌آقا ضمن تقدیر از تحرک دیپلماتیک آنان و تلاش پی‌گیری که در روند مذاکرات داشته‌اند، برخی از اقدامات انجام گرفته را «به‌جا‌» ندانستند.
این هشدار رهبر معظم انقلاب در حالی است که هم ایشان در بیانات اخیر خود، آنان را فرزندان دلسوز انقلاب نامیده‌اند.
گفتنی است چند روز بعد از اظهارات حضرت آقا، دکتر ظریف در نشست با اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، از مکالمه آقای دکتر روحانی با رئیس جمهور آمریکا و طولانی شدن مذاکرات خود با «جان کری» به عنوان اقداماتی یاد کرد که «به‌جا» نبوده است و کیهان در تیتر اول خود، صداقت و شجاعت ایشان را ستودنی و درخور تقدیر دانست. اگرچه برخی از مدعیان اصلاحات و اصحاب فتنه که به دروغ خود را مدعی حمایت از دولت محترم می‌دانند، این تقدیر کیهان از صداقت آقای ظریف را «دشمنی»! با ایشان و تیم مذاکره‌کننده قلمداد کردند و فشار بر این مسئول محترم تا آنجا بود که کار ایشان را به بیمارستان کشاندند!
۷- و بالاخره در این باره اگرچه گفتنی‌های دیگری نظیر تاکید حضرت آقا بر غیرقابل اعتماد بودن حریف، بهانه بودن برنامه هسته‌ای ایران، هوشیاری نسبت به لبخندهای فریبکارانه دشمن و… نیز هست ولی در خاتمه وجیزه پیش روی تنها به این نکته- بخوانید نتیجه- بسنده می‌کنیم که بیانات رهبر معظم‌انقلاب – همانگونه که اشاره شد- یک مجموعه به‌هم پیوسته و منظومه‌ای است که اجزاء آن از یکدیگر جدایی‌پذیر نیستند و ضمن آن که هیچکس نباید خود را بیرون از حلقه مخاطبان مجموعه یاد شده بداند، این ادعا که حضرت آقا راه نقد منصفانه و دلسوزانه را سد فرموده‌اند، برداشت غیرواقعی از بیانات ایشان است و نقد اگر منصفانه و دلسوزانه باشد به قول خواجه شیراز جای دعا می‌نشیند؛
من چه گویم که تو را نازکی طبع لطیف
تا به حدی است که آهسته دعا نتوان کرد

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه