به گزارش ۸دی، با پیدایش علائمِ انقلابی از جنس اسلامی در ایران، آمریکا بیش از هر کشوری دیگر احساس خطر کرد. چون ایران حیاط خلوت و پایگاهی جهت تسلط و مدیریت آمریکا بر منطقه بود. لذا با تمام توان و قدرت به مقابله با انقلاب اسلامی و مردمی ایران پرداخت. تا جایی که عملاً ژنرالهای پهلوی را برای کشتار مردم ایران، تشویق و هدایت می¬کرده است. با وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی، آمریکا که دیوار بلند و مستحکمی در برابر تسلط و زیاده خواهی خود می¬دید، از کوچکترین فرصت و منفذی جهت نابودی، مصادره، ضربه زنی و یا توقف انقلاب در منطقه جغرافیایی کشور ایران و نشان دادن الگویی نامناسب از انقلاب اسلامی برای کشورهای دیگر استفاده کرده است.

با مروری گذرا به تاریخ دشمنی آشکار آمریکا با ملت ایران، در می یابیم هیچ زمینه ای نیست که خصومت آمریکا در آن مشهود نباشد. در عرصه سیاسی؛ تبدیل سفارتخانه به لانه جاسوسى، تهدیدات مکرر به حمله نظامی، پرونده سازی¬های متعدد، استفاده از الفاظ وحشی و محور شرارت. در عرصه نظامی؛ طراحی و پشتیبانی کودتاى ناکام نوژه‏، هجوم نظامى و شکست در طبس‏، تحریک صدام برای حمله نظامی، حمایت تسلیحاتى و اطلاعاتى آمریکا از صدام در ۸ سال جنگ تحمیلى، تأمین سلاح‏هاى شیمیایى عراق‏، حمله به کشتى‏ها و سکوهاى نفتى. در زمینه اقدامات تروریستی؛ ساقط کردن هواپیماى مسافربرى‏، حمایت از سازمان منافقین‏، ترور دانشمندان هسته‏اى. در عرصه اقتصادی؛ مصادره اموال ایران‏، اعمال تحریم‏هاى ظالمانه. در حوزه سینما؛ ساخت فیلم‏هاى ضد ایرانى و ضد اسلامى، بخشی از اقدامات خصمانه و آشکار آمریکا عیله ملت ایران اسلامی بوده است.

آیا این همه دشمنی و خباثت از حافظه مردم ایران پاک شدنی هست؟ عده ای در داخل و خارج کشور با طرح مسائلی از قبیل این که؛ آمریکای جدید با قدیم متفاوت است، سیاست¬های آمریکا در قبال ایران اسلامی فرق کرده است و دیگر به دنبال براندازی نظام نیستند، اوباما متفاوت تر از روسای جمهور قبلی است و یا اینکه قدرت ایران باعث شده رفتار آمریکا احترام آمیز باشد، سعی در بزک کردن و تطهیر چهره آمریکا دارند. اما تیزبینی و بصیرت دینی رهبر کبیر انقلاب در شیطان بزرگ نامیدن آمریکا، ابداع عجیبی بود تا سیاست های خباثت¬آمیز آمریکا از حافظه تاریخی مردم پاک نشود. و نیز فرمودند هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بریزید. تا مقاومت در برابر سردمدار استکبار جهانی به فراموشی سپرده نشود. این منطق امام ریشه قرآنی دارد زیرا خدواند متعال برای مقابله با شیطان در قرآن کریم دو راهکار اساسی دارد. نخست اینکه شیطان را دشمنی آشکار بدانیم و دوم اینکه او را دشمن بگیریم .

با این توضیحات ما نیاز مبرم داریم، مکتب فکری امام بزرگوار را سرلوحه خود قرار دهیم تا توسط دشمنان غافلگیر نشویم. و به تعبیر رهبری اگر راه امام گم یا فراموش و یا خدای نکرده عمداً به کنار گذاشته شود، ملت ایران سیلی خواهد خورد. یکی از اصول و مبانی فکری امام راحل، ولایت فقیه و پشتیبانی از ولی فقیه بود. ایشان ولایت فقیه را هدیه ای برای مسلمین می دانستند و اطمینان دادند که اگر امر دولت اسلامی، با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت وارد نخواهد شد. حال ولی فقیه زمان مقام معظم رهبری درباره آمریکا می¬فرمایند : رئیس همه‌ی شیطان¬های عالم، ابلیس است؛ امّا ابلیس بنا به تصریح قرآن، تنها کاری که می¬تواند بکند این است که انسان¬ها را اغواء می¬کند؛ بیشتر از اغواء، کاری نمی¬تواند بکند؛ انسان¬ها را اغواء می¬کند، فریب می¬دهد، و سوسه می¬کند؛ امّا آمریکا، هم اغواء می¬کند، هم کشتار می¬کند، هم تحریم می¬کند، هم فریب می¬دهد، هم ریاکاری می¬کند. لذا ایشان بر اساس همین شناخت از دشمنِ آشکار، آمریکا، درباره نفوذ از طریق برجام بارها هشدار داده اند.

سعی بر این است تذکرات جدی ولی فقیه درباره نفوذ از طریق برجام را به صورت برداشتی آزاد با دو واقعه تاریخی تطبیق سازی کنیم.

واقعه اول که حالت افسانه ای نیز دارد، جنگ تروی است. در آن جنگ به مدت ده سال بود که یونانی¬ها شهر تروآ را بدون هیچ نتیجه ای محاصره کرده بودند. سرانجام آنها وانمود کردند که عقب نشینی می¬کنند و فقط یک اسب بزرگ چوبی از خود به جا گذاشتند که تعدادی از جنگجویان آنها در آن پنهان شده بودند. اهالی شهر اسب را به عنوان یک غنیمت بزرگ جنگی به داخل شهر خود بردند و سرخوش از احساس پیروزی سرگرم جشن شدند. شب هنگام جنگجویان یونانی از اسب خارج شدند و با غافلگیر کردن تروجن¬ها، شهر تروی را تسخیر کردند. در آن جنگ افسانه ای عده ای طرح را حدس زده بودند و به تروجان‌ها هشدار دادند، که اسب باعث سقوط شهر خواهد شد. اما عده ای دیگر باعث اختناق و سکوت آنها شدند. و در نهایت شکست در جنگ گریبان‌گیرشان شد .

واقعه دوم مربوط میشود به جنگ احد، پس از شکست قریشیان در جنگ بدر، آنان به فرماندهی ابوسفیان به خون‌خواهی کشتگان بدر، آماده نبردی دیگر با پیامبر(ص) و مسلمانان شدند. نتیجه اولیه این جنگ، شکست مشرکان بود؛ اما گروهی از تیراندزان مسلمانان که پیامبر(ص) آنان را به فرماندهی عبدالله بن جبیر بر کوه عینین در سمت چپ کوه احد قرار داده بود، به گمان پیروزی و کسب غنائم، کوه را ترک کردند. مشرکان نیز از همین منطقه استفاده و از جناح پشت به مسلمانان حمله کردند و آنان را شکست دادند.

نکاتی در خصوص این دو واقعه یادآوری می کنیم :

۱- تروجن ها زمانی شکست خوردند که احساس پیروزی و بر غنیمتی چوبی ابراز شادی نموند. و توصیه های جدی درباره نفوذ دشمن با اختناق ساکت شد.

۲- یونانی ها از طریق نفوذ توانستند بر دیوارهای بلند و ضخیم شهر تروی غلبه کنند.

۳- شکست مسلمانان دقیقا از همان منفذی شکل گرفت که پیامبر اسلام تشخیص داده بودند.

۴- شکست مسلمان علت مادی نیز داشت زیرا برای کسب غنائم با توجیه پیروزی و اتمام جنگ، از دستور پیامبر اعظم (ص) سرپیچی کردند.

در انتها فقط به دو جمله نقل قولی اشاره میکنیم:

در عبارت مشهور ویرژیل آمده که “من از یونانی‌ها حتی اگر هدیه بیاورند هم می‌ترسم”.

آیت ا… جوادی آملی : ” آمریکایی ها خیال نکنند اگر ما با آنها مذاکره کردیم و دست دادیم یعنی اینکه به آنها اعتماد داریم بلکه این از ادب، درایت و عقلانیت ماست که انسان مذاکره کند، دست بدهد و بعد انگشتانش را بشمرد!”

نوبسنده: شعبان مصطفایی

انتهای خبر/